شاعرنیستم و بلد نیستم شعر را...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

شاعرنیستم و بلد نیستم شعر را
فقط قلم در دست میگیرم
و تا  کاغذ میبیند ، دوان دوان می آید و مینشیند جلویم
و رژه میروند در ذهنم، آنچه دیده ام، شنیده ام، لمس کرده ام،
هر آنچه ازغم،شادی،عشق،آغوش،بی تفاوتی،خشم و داد و هوار
بی عدالتی در کوچه های خانه و شهر و کشورم
همه واژه میشوند و قلم گاهی طفره میرود از نوشتن
ولی کاغذ شیطنت میکند
و ذهن نیز سانسور گر ماهریست
و خیابانی که عبور ممنوع هم ندارد را دور نمیزند
ایراد نمیگیرم بر ذهن آشفته که اوهم ماموراست و معذور
#نسرین شریفی

ZibaMatn.IR
نسرین شریفی
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

نسرین شریفی با بیانی ساده و خودمانی، از ناتوانی در شاعری می‌گوید اما اجبار قلم و کاغذ برای نوشتن را تجربه می‌کند. ذهن او پر از تصاویر و احساسات گوناگون از زندگی شخصی و اجتماعی است که به واژه تبدیل شده و با وجود سانسور درونی و تردید قلم، به‌ اجبار بر کاغذ جاری می‌شود.

ارسال متن