دل مصفا چو آینه منزل جانان...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار عطیه چک نژادیان
- دل مصفا چو آینه منزل جانان...
دلِ مصفّا چو آینه، منزل جانان شود
هر آن دل آگه از حق ز دنیا رها شود
ز طینتِ خُرَد خالی، مسیر را
نظرگهِ کرامت، قبلهی ایمان شود
چو بادِ رحمت یزدان وزد به گلشنِ دل
بهار مهر بروید و مهرزیبا شود
نگر که مشرقِ انوارِ ذاتِ لمیزل است
دلی که از صفا لبریز و از طغیان شود
کجا فروغِ حق اندر دلِ شب افروزد
که ظلمت از تجلّیاش نماند، جان شود
نه هر رهی بُوَد اهلِ صفای سینهسوز
که هر زمین، مقامِ کشتِ نیستان نشود
کسی که گَرد ز آینهی دل زدوده است
به چشم حق نگه دارد، به دل رسیدن شود
به خلوتِ دل عارف، حدیثِ عشق بماند
کجا حدیث بُوَد گر سخن به برهان شود؟
دریغ اگر نتابد فروغِرب به دل
که آن دیدت سیهکار و دورِ احسان شود
چو در حریمِ جانان فتاد شوقِ وصال
دل از هزار عالم، رسته و حیران شود
نه زهد مانعِ آن فیضِ آسمانی گشت
نه علم، شرطِ نظرهای بینقصان شود
دلی که گم شود اندر غبار ظلم و رنج
کجا سزاوارِ مهمانیِ رضوان شود؟
بیا که راهِ محبت، رهیست بیپایان
به پای دل بسوز تا طیِ میدان شود