زمان گذشت و دلم شاهد یقین...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار عطیه چک نژادیان
- زمان گذشت و دلم شاهد یقین...
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
زمان گذشت و دلم شاهدِ یقین تو شد،
که روزی از افقِ سبز میرسی، مهدی
تو میرسی و غبارِ قرونِ خاموشی،
زِ چهرهی آینهها میزدایی، مهدی
تو میرسی و دلِ غم، چراغ میگیرد،
به نورِ روی تو، ای مهرِ آسمانفرسود.
تو میرسی و جهان را به چشمه پیوندی،
که نوشد از زلال هر دیدهی فرسود.
تو میرسی ای صدای مظلومان زمین،
به شور در دلِ حق دوباره گیرد بود.
تو میرسی و زمین زیر گامهای امید،
چو باغی از گل و نسیم و عطر شود مشهود.
سوار سبزپوشِ آن بدر و حنین، مهدی
ذوالفقار و کلام مصطفی در تو مشهود
هلا، که ظهور تو باران رحمت است، ببار،
به دشتِ خشک دلم، ای حجتِ معبود
عطیه چک نژادیان
ZibaMatn.IR