نفرت نه بهانه ای است در...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

نفرت

نه بهانه ای است در قفس

نه رودی که دریا زده شده

نفرت

همان لحظه‌ی موهومِ توست

که از آینه‌ی مسموم روحت

عیسی مصلوب و موسی مضروب است


فریادهای بی‌صدا

در کشاله های مغزت می‌پیچد

واژه‌ها با غرغره ی نستعلیق

زخم‌هایی عمیق‌تر از (گرند کَنیون)

و هر لبخند

ماسکِ پوکیده ای (پُکیده) از بی‌اعتمادی

دیروز

در فنجان قهوه‌ام حل شد

و فردا

در افقِ مه‌آلودِ کینه‌ها گُم

نفرت

تنها یادگاریِ ماست

از عصری که تمام نمی‌شود

از خودمان

که هر روز

به تکه‌ای از همین انتر (عنتر) *

شبیه‌تر می‌شویم.





پس نوشت:

در املای این کلمه دو نظر وجود دارد

برخی معتقدند اکثر فرهنگ‌ها و از جمله فرهنگ معین این لفظ را به‌صورت «عنتر» ضبط کرده و آن را عربی دانسته‌اند؛ اما در فرهنگ‌های عربی، اعم از قدیم و جدید، «عنتر» مطلقاً به این معنا نیامده است. «عنتر» در عربی به‌معنای «نوعی مگس» و مجازاً به‌معنای «شجاع» است. لغت‌نامه ی دهخدا، با استناد به بیتی از سوزنی سمرقندی، ضبط «عنتر» با حرف «ع» را معتبر دانسته است؛ ولی بر اساس یک شاهد هرگز نمی‌توان دربارهٔ معنا یا املای کلمه‌ای حکم قطعی کرد. تازه سوزنی سمرقندی یا کاتب نسخه ی دیوان او نیز ممکن است اشتباه کرده و «انتر» فارسی را که ظاهراً از لغات عامیانه بوده و در هیچ فرهنگی ضبط نشده است، عربی دانسته و با حرف «ع» نوشته باشد. به‌ هر حال، به‌احتمال نزدیک به یقین، «انتر» به‌معنای «بوزینه» ی فارسی است

برخی هم عنوان داشته اند :

با استناد به پیکره‌های تاریخی، «عنتر» در معنی «مگس» در زبان فارسی به‌ کار نرفته‌ است.

همچنین «عنتر» دست‌کم از سده ی یازدهم در متن‌های فارسی به‌ کار رفته‌ است:

قرن ۱۱: کس یوز به شیر در کمین نشنیده‌ست / خوکی به پلنگ خشمگین نشنیده‌ست

خر را به کفل داغ نگارند اما / کس عنتر داغ‌برسرین نشنیده‌ست (دیوان طالب آملی، ص۹۱۰).

قرن ۱۲: برخوردار… مانند میمون عنتر آن بداختر در سر قبر پدر به امید عفو جرایم، میخ‌دوز و مضطر گردیده (گلستانه، مجمل‌ التواریخ گلستانه، ص۱۲۳).

قرن ۱۳: بوزینه و عنتر از هندوستان می‌آورند و در این ولایات نگاهداری می‌کنند. آلت و اسباب گذران بعضی الواط است (تحویل‌دار، جغرافیای اصفهان، ص۶۲).

قرن ۱۴: این جماعت… شغلشان در ممالک قفقاز دربه‌در گردیدن و رقصاندن این پسران و بوزینه و عنتر است (مراغه‌ای، سیاحت‌نامه ی ابراهیم‌بیک، ص۱۵۳).

کهن‌ترین شاهدی که برای املای «انتر» است از امثال و حکم (۱۳۰۸ـ۱۳۱۱) علی‌اکبر دهخدا بوده‌است: «مثل انتر: گلگونه ی سیر و تند به‌رخسارمالیده» (دهخدا، ص۱۴۰۵) و «مثل پشت (ما تحت) انتر: به‌طنز و تعریض، با چهره ی سرخ» (همان، ص۱۴۷۴).

دکتر سید هادی محمدی
ZibaMatn.IR
دکتر سید هادی محمدی
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

متن، نفرت را نه بهانه‌ای برای تسلیم، بلکه لحظه‌ای وهم‌آلود و مخرب توصیف می‌کند که تصویر وارونه‌ای از خوبی‌هاست. این نفرت با فریادهای خاموش در ذهن، زخم‌های عمیق، و لبخندهای دروغین، گذشته را در خود حل کرده و آینده را در تاریکی کینه گم می‌کند. در نهایت، نفرت یادگاری‌ای از دوره‌ای پایان‌ناپذیر است که ما را به "انتر" (بوزینه) شبیه‌تر می‌کند؛ درستی املاء "انتر" یا "عنتر" نیز محل بحث است.

ارسال متن