می پرسند خوبی لبخندی می زنم...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن نوشته های یاسمن معین فر
- می پرسند خوبی لبخندی می زنم...
میپرسند خوبی؟
لبخندی میزنم و میگویم خوبم…
اما حقیقت این است که خوب نیستم.
درونم دریایی از بغض مانده که هر لحظه گلویم را میفشارد.
من خستهام، غمگینم، شکستهام…
تنها در میان جمع، بیپشتیبان، رها شده
میدانی چه میگویم؟
کسی نمیپرسد چرا حالت خوب نیست،
و اگر روزی هم بفهمند حال دلت خوب نیست،
به جای دلسوزی، گلایه میکنند…
ایا این انصاف است؟
ایا این همان جوانی است که روزی برایمان تصور کرده بودند؟
اما با همهی اینها، هنوز ایستادهام.
هر بار که افتادهام، زخمهایم را بوسیدهام و دوباره برخاستهام.
درد کشیدهام، گریه کردهام، فریاد زدهام،
اما دست از زندگی برنداشتهام.
من به خودم قول دادهام ادامه بدهم،
حتی اگر دنیا هزار بار مرا زمین بزند.
من زندهام…
و تا وقتی زندهام،
اجازه نمیدهم هیچ دردی مرا خاموش کند(: