خستگی رهایم نمی کند قلبم دیوانه...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
خستگی رهایم نمی‌کند
قلبم دیوانه شده
تپش هایش نامیزان است
چشمانم فصلی پُر باران را رقم زده
ذهنم غرق شده در خیالات
گویا نجاتی در کار نیست
دلم چند روزی خواب تخت می خواهد
راستی
نمی‌شود همین تابستان
من به خواب زمستانی فرو رَوم .
شهریار قهرمانی
ZibaMatn.IR
ارسال شده توسط
تفسیر با هوش مصنوعی
نویسنده در اوج خستگی و افسردگی به سر می‌برد. قلب نامنظم، چشمانی اشکبار، ذهنی آشفته و فقدان امید، او را به آرزوی خواب زمستانی در تابستان می‌کشاند؛ نیازی مبرم به استراحت طولانی و فرار از واقعیت.