آرزوی تو مرا کشت که یارم...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

آرزوی تو مرا کشت که یارم باشی
همدل و همنفس این دل زارم باشی

نکشم پای ازاین ورطه اندوه برون
تا زمانی که توهم اهل دیارم باشی

من بخوانم غزل شوق در آغوش طرب
تو هم آن زخمه همان نغمه ی تارم باشی

بی قرار تو منم مست وخراب تو منم
کاش برگردی و یک روز قرارم باشی

دل بیچاره اسیرت شده و راهی نیست
کاش میشد که ببینم تو شکارم باشی

بشکنی بغض گلورا به پیامی هردم
وسط بهمن دلگیر بهارم باشی

میزند قلب من از سینه برون.بااین شوق
که بیایی و خودت دارو ندارم باشی

اعظم کلیابی بانوی کاشانی
ZibaMatn.IR
ارسال متن