راهت را کج کن برگ...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

راهت را کج کن
برگ‌های خشکیده نفس می‌کشند
تو شبیه چشم‌هایم هستی
دست‌هایت را به من بده
شانه‌هایت پاییز را پر کرده‌اند
بگو
در این جنگلی که هذیان می‌گوید
چگونه می‌توانم با رقص مه
چشم خورشید را نقاشی کنم؟

باید خود را پیدا کنم
تا فردا
با صدای چشم‌هایت بیدار شود.

#رویاسامانی
ZibaMatn.IR
royaroz
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

این شعر، دعوت به تغییر مسیر و رهایی از گذشته‌ی پژمرده است. شاعر شباهتی در مخاطب می‌بیند و خواهان نزدیکی‌ست، زیرا شانه‌های او سنگینی پاییز را حمل می‌کند. او در جنگلی پر از وهم و خیال، به دنبال یافتن راهی برای امید و روشنایی (نقاشی چشم خورشید) است و برای رهایی از این سردرگمی، نیازمند یافتن خویشتن تا فردایی روشن است.

ارسال متن