خواب دیدم که به طوفان خطر...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
5 امتیاز از 3 رای

خواب دیدم که به طوفانِ خطر می‌رفتم،
در میانِ شبِ سردِ ستم می‌رفتم.
هر طرف سدِّ سیاهیست، ولی با ایمان،
با دلی شعله‌ور از شوق، حرم می‌رفتم.
دست‌ها مانعِ راهم، نَفَس از سینه گسَست،
لیک با نامِ تو، تا صُبح، قدم می‌رفتم.
پرچمِ سبزِ تو در بادِ دعا می‌رقصید،
من به اشک و تب و توبه، به قدم می‌رفتم.
ناگهان نور دمید از دلِ شب‌های عدم،
و تو بودی... و دلم سمتِ حرم می‌رفتم

عطیه چک نژادیان
ZibaMatn.IR
عطیه چک نژادیان
ارسال شده توسط
ارسال متن