نم باران لب دریا غم تو...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار سید اسلام فاطمی
- نم باران لب دریا غم تو...
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
نم باران، لب دریا، غم تو، تنگ غروب
پاسبان حرم دل شده ای شب همه شب!
خط و خال یار را
به تو نمایانده اند و با لحنی فصیح
گویند: اقرء؛
بخوان کتاب جمال ما !
بخوان دیوان پررمز و راز آفرینش ما را! بخوان به نام آنکه
لب های تو را از خون بسته گل سرخ آفرید!
حضرت دوست،
زیبایی را به انسان آموخت!
در بزم ماهرویان دو جهان،
چیزهایی در گوش انسان زمزمه کرد
یک روز انسان، در سحری ازلی بیدار شد
و از این دوست،
وقت ملاقات گرفت!
دوستی که نویسنده«نون و القلم» ست،
همان که شعر را آفرید تا کتاب آفرینش را ترجمه کند،
حضرت دوست،حضرت عشق،خالق عشق و قلم!
نویسندگان فرشته هایی اند
که روزی معرفت آدمیان را نازل میکند!
همان هایی که خوانندگان و بازماندگان سلسله جبال آوازند..!
سیداسلام فاطمی
ZibaMatn.IR