دستانت بر پوستِ شب میلغزند چیزی شبیه لرزش لیوانی بر میزِ خاموش و من در میان این لرزش به لحظهای فکر میکنم که هنوز از دهان هیچکس نریخته است
این متن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.