به نام هستی ای شاهد پنهان...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار عطیه چک نژادیان
- به نام هستی ای شاهد پنهان...
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
به نامِ هستی ای شاهدِ پنهانِ سحرگاهان
که از نفاقِ خلق، خون میگرید آیینهٔ جانان
چه پست شد جهان، کاین قومِ بیدل از غرورِ خویش
نه زان طلوع آگاهند، نه یارایِ ظهور جان
بریده رشتهٔ خورشید از نادانی خودکامان
که شد مهِ روشنضمیر از پردهها جانان
ز قدرِ خویش غافل گشت آدم، فتنه در فتنه
نه قدرِ خویش داند او، نه قدرِ صاحبِ دوران
تو ای هستی، گلی در چنگِ این طوفانِ بیپروا
غمآلودی چو گلبنها، ولی شیرینتر از باران
به نامِ حق قسم خوردند و قَدّارانه میرفتند
که حق ز اعمالِ سیه بیزار گشت زاین جهان
چو مرد انسانیت، شد ظهور از دیدهها پنهان
تو ای هستی، مگر آری ز جان فریادِ حق یزدان
عطیه چک نژادیان
ZibaMatn.IR