دل ز غم ظهورش چو شمع...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار عطیه چک نژادیان
- دل ز غم ظهورش چو شمع...
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
دل ز غم ظهورش چو شمع ویران شد
تا نسیم وصالش جان خسته هم شاد شد
هر دیده که ز نور او اشک شوق ریخت
در بزم غیبش عاشقانه رندان شد
اگر صبر عاشقانه جان سوزاند
لیک عطر ظهورش دل خسته را شادشد
هر دم که گذرد، مهر او در دل جان است
هر قدم که برد عشق رب، به او ایمان شد
ای آفتاب غایب، ای نور پنهان
چشم به راهت دل در انتظار گردان شد
شب و روز در ره وصال تو میسوزیم
با طلوعت جهان پر از نور و ایمان شد
هر نغمهی دل، صدا به سوی تو دارد
هر دم که گذرد، نور زغم سامان شد
چشمها همه به جستجوی رویت
تا که برسد روز وصل، جهان فسان شد
دل رمیده ز غم، سوی تو پر میکشد
تا نسیم ظهور تو هر دل خسته جان شد
ای منتظر دلها، ای راز نهان
با طلوعت، شب تار در باغ جان آرام شد
عطیه چک نژادیان
ZibaMatn.IR