دوباره بیدم و سرشاخه هام لرزان...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار اعظم کلیابی
- دوباره بیدم و سرشاخه هام لرزان...
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
دوباره بیدم و سرشاخههام لرزان است
دلم تکیدهترین میوه ی زمستان است
سکوت کرده ام و چون نسیم میگذرم
اگر چه حنجره ام میزبان طوفان است
من و تفال تلخ سکوت سردی که
بدون قهوه چشمت نصیب فنجان است
صدای چلچله ها با تو رفت از این خانه
ولی هنوز غمت در گلوی ایوان است
چقدر خیره بماند به آینه این زن
که در بهار نگاهش دو ابر ،گریان است
نگاه مات ومن آینه گره خوردند
شبیه ساقه ی نیلوفری که حیران است
گلی که هدیه ی من بود لحظه ی دیدار
هنوز چشم به راهت میان گلدان است
هنوز دیده به راهت نشسته یک شاعر
که در فراق تو قلبش عجیب ویران است
اعظم کلیابی بانوی کاشانی
ZibaMatn.IR