خرسند بود به سردخانه که می بر...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن علیرضا کریمی
- خرسند بود به سردخانه که می بر...
امتیاز دهید
5 امتیاز از 1 رای
خرسند بود
به سردخانه که می بردیمش
از خانه ی سردمان
دیگر نمی لرزید
در دهان نیمه بازش
ته مانده ی فریادی می درخشید
و هنوز
سوختگی سینه اش را پنهان می کرد
پدرم مرده بود
ZibaMatn.IR