زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

سرشار از بوی تنش بودم... طعم دهن و جای دست هاش ...
در وجودم مثل نبض می زد...
می‌کوبید...
چیزی جادویی...
آن جادوی ابدی ...
که تمام زشتی ها...
بدی ها ...
و کژی های دنیا را از یادم می‌برد...
خالص می شدم...
شیشه می شدم ..
و تن خود را در تن او می دیدم ...
و او را از خودم عبور می دادم...
به کسی پناه برده بودم که دنیا را بر دوش داشت...
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

انتشار متن در زیبامتن