روز تازه م رو شروع می ڪنم
به نور
به عطر چای و صبحانه
به نوای خوش پرنده و گنجشڪ
تا دندون دارم می خندم
تا ڪه نگاره ای ماندگار رو لبم باشه
بخاطر شادی خودم و آرامش دوستام
و بعد برای ترس دشمنام
خوشی ها رو بهم می دوزم
از چیزهاى ڪوچڪ زندگى لذت می برم
توو باغچه گل های رنگی و خوشبو می ڪارم
تا میتونم به خودم میرسم
چون من خودم رو دوست می دارم
به حال و احوالم اهمیت میدم
چون میدونم
هیچڪس جز خودم نمیتونه حالمو خوب ڪنه
تا چشم دارم می بینم
تا گوش دارم گوش می ڪنم
خلاصه ڪه زندگی رو زندگی
ZibaMatn.IR