ای صورتت، مزرعه ی گندم در آفتاب
ای لبخندت، جشن برداشت زعفران
ای گردنت، پرواز پرندگان از نی زار
مرا ببین
که به اسکله ی تو پناه آورده ام
دستان تشنه ام را توی لباس بندری ات بریز
به آغوش هایم جواز عبور بده
و بار بوسه هایم را
از تمام مرزهای تنت رَد کن
من جاشوی شعرهای عاشقانه ام
ZibaMatn.IR