زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

_الو؟
_جانم!
_کجایی؟ دیر کردی یا نمی آیی؟
_رسیدم،واحد چندم؟
_بیا! بالای بالایی

رسیدم خسته روی مبل... :"کولر را بزن لطفا!"
جلوی بادِ کولر موی تو زد سر به رسوایی

سپس عطر تنت پیچید، من را هم هوا برداشت
که در تنهاییت امشب کنم آغوش پیمایی

دلم از استرس مثل سماور داغ می جوشید
تو هم می ریختی در استکان بخت من چایی

(زیادی خسته ای، رنگت پریده، استراحت کن
الهی که بمیرم من!، بفرما چای آقایی!)

نشستی رو به رویم، عشق از چشم تو جاری شد
به من خیره شدی دلتنگ، با چشمان گویایی

لبانم ریز چشمی بوسه می چید از لبان تو
دو دستت را گرفتم بعد چندین ماه تنهایی

در آغوشت پریدم، بی نصیب از خواب برگشتم
که دیدم نیستی، هرگز نبودی و نمی آیی
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

انتشار متن در زیبامتن