مگر می شود ما به هم دل نبازیم
مگر می شود خانه در دل نسازیم
فراموش کن هرچه بد بود اینجا
که ما عازم راه دور و درازیم
من و تو برای رسیدن به این عشق
به هم متکی و به هم هم نیازیم
نداریم از هم نهانی و سرّی
که بر یکدگر محرم سرّ و رازیم
خدایا همه عشق ها را نگهدار
که ما عاشقیم و همه عشق بازیم
من اهل جنوبم که خونگرم و شادم
به این شُهره هستم که مهمان نوازیم
اگر شعرمان را نوشتیم قطعا
شبیه غزلهای شام و حجازیم
مهران بدیعی
ZibaMatn.IR