روی خطوط سرنوشتم رد پایت بود
هرجا که می رفتم به گوش من صدایت بود
هرجا، میان کوچه و شهر و خیابان ها
حتی به سرخط خبرها ماجرایت بود
آنقدر بودی تا که دنیا بی تو کوچک شد
دنیای کوچک در کنارت بی نهایت بود
در فصل های سرد و گرم و قصه ی پاییز
هرجا و در هر گوشه ی شعرم هوایت بود
اما چه ساده خط کشیدی و رها کردی
او را که روزی ازتو بود و آشنایت بود
با اینکه رفتی ساده و حتی نفهمیدی
این \من\ دلیل زندگی و خنده هایت بود!
ZibaMatn.IR