گاهی سبد سبد گل سوریست قلب من
گاهی نماد زنده به گوریست قلب من
این مغز من مسیر خودش را شکسته است
خود را به دام پیله ای وارونه بسته است
یک عمر رو به آیینه دیدم که کیستم
یک عمر روبه آیینه دیدم که نیستم
اصلن من اتفاق تن یک توهمم
از ابتدا نبوده ام و نیستم
یک اتفاق بی همه چیزم بدون تو
سیگار هرزه ی سر میزم بدون تو
پک می زند مرا نفسی دود می کند
از شش جهت کشیده و نابود می کند
من مبتلا به دودم و آتش نمی شوم
خاکستری که بودم وآتش نمی شوم
امشب تنم میان دو انگشت کیست؟
عمر من فلک زده در مشت کیست؟
کی بر سرمن آتش نمرود می زند؟
کی بر نبود من دو نفس بود می زند؟
سیگارم و سکوتم و دودم به جان تو
نزدیکم آنچنان که تویی با زبان تو
سیگارم وبرهنه ترین شکل هندسی
ای عشق سوختم تو به دادم نمی رسی؟
ZibaMatn.IR