و هو بکل شی علیم
یعنی تو از حال دلم خبر داری
در کودکی به جای لالایی درد را در گوشمان زمزمه کردند
ما فرزندان فریب خورده همان آسمانیم که باران را از لب هایمان دریغ کرد
تلخ است لب کارون باشی و تشنه لب
دخترکانمان را به عقد یزیدیان در می آورند و کاری از دستمان ساخته نیست
اینجا به اسم دین تو مرگ را به خوردمان می دهند
و ما هر روز تماشا می کنیم بریدن سر حق را
تنمان غرق رد تازیانه حسرت و چشممان غرق خون
این همان عاشورا نیست؟ یا که کربُبَلا؟
بیا به رسم کودکی پدرم باش که از تو بر من همین یک جمله کافیست \اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید\
یلدا حقوردی
ZibaMatn.IR