زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
3.9 امتیاز از 8 رای

گفتمش: روز و شبم در پی آزردگی اند
دیوانه شدند ، مست شدند درپی بالندگی اند
تو بگو با شب و روز ام چه کنم ؟!
گفت: دیرگاهی ست که شب پر زهیاهوست دلش
گر نیست رنگی که بگوید با تو
تو بمان ،اندکی صبر پذیرنده تر است
گفتمش: گر صبر بماند، فرصتی ناگاه از کف برود
نقش انگشتانم که به جا مانده در قیر شبم
با او چه کنم؟ !
گفت : گر شب ، شب باشد می بارد بر صحرای دل
گر نمی خواند تورا ، گر نمی یابد تو را
قایقی ساز در این دریای دل، که رود بر ساحل آرامش ات
تا که آیا موج نامه آشفتگی را زآب خیال برگیرد
ZibaMatn.IR

روز نوشت نیمچه ماما ارسال شده توسط
روز نوشت نیمچه ماما


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن