سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
وسط سرو صدا و آشفتگی میان خاطرات تلخ زندگییک نور با من است یک نور همیشگی....رعنا ابراهیمی فرد...
ای خستگی بی او چرا درگیر افکارم شدی؟درگیر این آشفتگی درگیر احساسم شدی...
هرشبوقتی زمین تلخ منبه دور چشم هایت می چرخداز برزخ کابوس هایم می پرمپاهایم را در چمدان می گذارمو با خودم به سر همان هزارتوییکه سالهاست در رفت و آمدش سرگردانم، می برمهربار اماحواس مستم پرتِ ماه می شودو کسی نمی داندسر از کجا درمی آورممن مثل یک کودک سر راهیبه این چند راهی ها خو گرفته امبه من بگو بعد از این همه آشفتگیپایان کدام راه به تو می رسد؟......
گفتمش: روز و شبم در پی آزردگی اند دیوانه شدند ، مست شدند درپی بالندگی اند تو بگو با شب و روز ام چه کنم ؟! گفت: دیرگاهی ست که شب پر زهیاهوست دلش گر نیست رنگی که بگوید با تو تو بمان ،اندکی صبر پذیرنده تر است گفتمش: گر صبر بماند، فرصتی ناگاه از کف برودنقش انگشتانم که به جا مانده در قیر شبم با او چه کنم؟ ! گفت : گر شب ، شب باشد می بارد بر صحرای دلگر نمی خواند تورا ، گر نمی یابد تو را قایقی ساز در این دریای دل، که رود بر ساحل آ...
درد دل را کس نمیداند چو غم درد قلب را کس نمیداند چو زخم آن یکی دردست و درمانش تویی آن یکی اشک است و چشمانش تویی این یکی دیگر ندارد طاقتی درد هجران شد برایش عادتی شمع و گل پروانه گردان دورشان دیگری رفت بی خبر شد باز بی نام و نشان پس دگر این را نگویم عاشقی چون همش دردست و هی آشفتگیمبینا سایه وند...
این یک دقیقه بیشتر آشفتگی ، کناریلداست هر شبی که بدون تو صبح شد...
این یک دقیقه بیشتر آشفتگی کناریلداست هر شبی که بدون تو صبح شد......
باید در افکار خود تجدید نظر کنیم٬ ولی فریفتهٔ قفسه های جدیدی می شویم. سردرگمی و آشفتگی ما تنها تقصیر خودمان نیست. درک نادرست ما از نیازهایمان را٬ به قول اپیکور٬ باورهای باطل اطرافیانمان بدتر می کند٬ باورهایی که سلسله مراتب طبیعی نیازهای ما را منعکس نمی کنند و بر تجمل و ثروت٬ و تنها به ندرت بر دوستی٬ آزادی و تفکر تاکید می کنند. رواج یافتن باورهای باطل٬ برحسب تصادف نیست. این به سود شرکت های تجاری است که سلسله مراتب نیازهای ما را تحریف کنند تا دید...
روسری سر کن و نگذار میان منو بادسر آشفتگی موی تو دعوا بشود......
انسان ها آفریده شده اند که به آنها عشق ورزیده شود و اشیا ساخته شده اند که مورد استفاده قرار بگیرند!دلیل آشفتگی های دنیا این است که به اشیا عشق ورزیده می شود!(مانند خانه،ماشین،جواهرات و...) و انسان ها مورد استفاده وابزار قرار می گیرند!....
اگه همین الان یه تفنگ برداری و شلیک کنی به مغزم ، فکرت میپاشه رو در و دیوار ..!...