نقاب دوستانه به چهرت می زنی و تظاهر به خوب بودن می کنی!
تظاهر به آدمی راستگو و دلسوز که فقط هرازگاهی از سر حسادت بر تمام وجود خودت و رابطه ی اطرافیانت آتش می زند! اما دریغ که این آتش، فقط درون خودت را شعله ورتر می کند، اطرافیانت همانی که بوده اند به زندگی شان ادامه می دهند، حتی بهتر از دیروزشان.
به عقیده ی من در جهانی که، همه نقاب به چهره هایشان دارند، کسی که یک رنگ و یک ذات، بتوانی تشخیص دهید، یک توانایی محسوب می شود. و زندگی به من آموخت که، روی هیچکسی حسابی بازنکنم، چون همه پشت نقاب هایی هزار چهره پنهان شده اند. بعضی وقت ها این آدم ها نیستند که تغییر می کنند، بلکه این نقاب هاست که از چهره هایشان می افتاد. درگذر زمان، متوجه این حقیقت می شویم که دنیای ما، دنیای روابط انسان ها با انسان نیست، در واقع دنیای ما، دنیای روابط نقاب ها با نقاب هاست. ما آدم ها کمتر فرصت این را داریم تا سیمای حقیقی خود را نشان بدهیم تا آن را همه ببینند. متأسفانه دنیای ما، پر از دست هایی است که از نگهداری این نقاب ها به صورت شان، خسته نمی شوند!
فروغ چه زیبا گفت:\این جهان پُر است، از صدای پای مردمی که، هم چنان که تو را می بوسند، در ذهن خود، طنابِ دار تو را می بافند!! \
ZibaMatn.IR