دیشب سه غزل نذر تو کردم که بیا...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن ارس آرامی
- دیشب سه غزل نذر تو کردم که بیا...
امتیاز دهید
4 امتیاز از 1 رای
دیشب سه غزل نذر تو کردم که بیایی
چشمم به ره عاطفه خشکید، کجایی؟
با شکوِهٔ من چهرهٔ آیینه ترک خورد
از سوی تو اما نه تبسم نه ندایی!
از بس که در اندیشهٔ تو شعله کشیدم
خاکستر حسرت شده ام نیست دوایی؟
آمار تپش های دلم را به تو گفتم
پرونده شد اندوه من از درد جدایی
سوگند به آوای صمیمانهٔ نامت
از عشق فقط قصد من و شعر شمایی
هر فصل دلم بی تو ببین رنگ خزان است
آغاز کن ای گل سفر سبز رهایی
من منتظرم، مرحمتی لطف و نگاهی
حیف است رسد مرگ من اما تو نیایی
ارس آرامی
ZibaMatn.IR