دلآرام
رشته ی افکار ما و گوشه ای از شال تو
لحظه ها جامانده در تقویم ماه و سال تو
گرچه میخواهم به شعر خود بپردازم ولی
مصرعی کو بهتر از پرسیدن احوال تو
دیدن باغ بهشتم با دو چشم تو خوشست
مثل بادی می کشانم خویش را دنبال تو
ای بهاران شمه ای از عطر و بوی کاکلت
ای تمام شاخه ها سر در خم آمال تو
عالم سرگشته کی بیند بخود نام و نشان
تا نگیرد توشه از اوصاف خط و خال تو
دل نمی بندم به عالم گر نباشد حرف تو
پی نمی گیرم به غیر از عشق مالامال تو
مثل بارانیکه خود را وقف پایت می کند
اشک چشمم قطره ای از گوهر سیال تو
بعد از این عمر خودم را ای نسیم صبحگاه
می گذارم در سر راهی به استقبال تو
🔷️🔷️🔷️
ZibaMatn.IR