زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

نیستی
و در بارانی که نیست
قدم می زنم خاطراتت را
حس ِ شعری غم آلود
کوچه به کوچه
خیابان به خیابان
ذهن بسته ام را می خواند

همه ی خواستن ها تمام

تمام شد.
حتی این من غمگین
که کودکانه در خیالت بازی می کردم

نیستی
و در پاره پاره ی وجودم
می بارد بارانی
دور از پنجره
دور از باد های نو شعری
و دورتر از خیابانی که تو
در انتظار آفتابی
راستی!
فقط بهار می فهمد مرا
که می بارد و خیس نمی شود در نیستی
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن