زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

تب مستانگی
چرا ای دلبر دُر دانه می گیری نگاهت را
شمیم عنبر افشان غمزه چشم سیاهت را

تو که از اینهمه دیوانگی هایم خبر داری
چرا کج میکنی از کوچه ما سمت راهت را

اگرچه خرمن دردم تب مستانگی ها را
دریغ اما نمی ریزی شراب گاه گاهت را

در این شبهای یلدایی که دنبال تو میگردم
کجای آسمان پنهان نمودی قرص ماهت را

بیا و فرصت دلدادگی ها را مهیا کن
بپچیان در مسیر عاشقی جرم گناهت را

بیافشان روی دامان سحرگاهان طراوت را
بنا کن بار دیگر خنده ی صبح پگاهت را

✍علی معصومی
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR


انتشار متن در زیبامتن