زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
3.0 امتیاز از 1 رای

شب
باز شب آمد و فکر و خیال
باز تشویش ذهن با افکار محال
شب و نجوای نواهنگ
تکرار پی در پی چند آهنگ
یک لیوان چای با طعم شمعدانی
دلتنگی ، بی کسی ، تنهایی
با چشمان خیس بارانی
زیر سقف ،کنج شیروانی
نه راه پس مانده نه راه پشیمانی
گناهکار زین همه گناه بیگناهی
باز هم شب ، من و غم و تنهایی
باز چشمانم مرا میکشد به رسوایی
آن که بی جرم بریدی نفسش
آن که بی حکم بیفکندی قفسش
آن منم ! شاید این بار بخوابم
شاید این بار پَسش باشد صبح سپیدی
که در آن هست یک دانه سیبی
سیب سبزی که کند با ما سِحری
که از آن برخیزد همچو عطری
همه مدهوش همه دیوانه !
سیب سبز ، همان هدیه جاودانه .
1400.10.03
کیاوش کامرانیان
ZibaMatn.IR

کیاوش کامرانیان ارسال شده توسط
کیاوش کامرانیان


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن