کامل ترین فهرست تاوان هاست قلبم
غمگین ترین سال خیابان هاست قلبم
گهواره ی رویاست، مبنا باد پائیز!
در التهاب اوج این رقص غم انگیز
گلبرگ رویا های من پرپر ترین است
وارونه شد رویای من دیگر همین است↓
پائیز و چنگال غم و امید واهی
یعنی سحر با نوری از جنس سیاهی!
یعنی که من پائیز در پائیز ابرم
از اختیار ترک تو لبریز جبرم
بابک! تو را میخواهمت دل به تو بستم
دیگر که من من نیست... حالا من تو هستم
سرگیجه ی عطری که آن یادآور توست
سر در گم زلف عنان ناباور توست↓
پائیز و این یادآوری با این صداقت
در پشت بی رحمی این نوع از جنایت
حتما کسی با قلب سردی خنده آلود
می رقصد و آوازه خوان میگوید این بود:
«سهم تو از رویا پریشی های این عشق
وقتی هوا و آسمانت تا زمین عشق
تبئین شود من هم حسودی می کنم خُب!
بالا و پائین می کنم تا مرز سنکوب
آنجا رهایت می کنم تا که بمیری
تا اینچنین تصمیم هایی را نگیری»
***
جسمم جسد آن را یه دست غم سپردم
هر لحظه این تکه جسد را می فشردم
احساس میریزد از این جسمی که مردم
اما نه می میرم... نه خواهم مرد و... «مرده ام»
بابک سویدا
ZibaMatn.IR