زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
3.5 امتیاز از 2 رای

هرشب چشمانم را می بندم
تا دوباره سفر کنم به همان روزی
که چشمانت را دیدم
و زبانم، به لکنت افتاد
شبیه خاکستر سردی بودم
که روزی، ذره ذره وجودش
آتش گرفته بود
نگاهم را دزدیدم
اما
قلبم را نه
چگونه می شود؟
خورشید سرخِ رویت را از یاد برم؟
زمانی که دنیا
هاله ی مرگیست
که با بی تو بودن
تصمیم
به نبودن دارم
تکامل
تنها
در وجود قهرمانان نیست
گاهی دلی شیدا می خواهد و
معشوقی با چشمان مست



علیرضا نجاری (آرمان)
ZibaMatn.IR

علیرضا نجاری (آرمان) ارسال شده توسط
علیرضا نجاری (آرمان)


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن