در شهادت امام صادق علیه السلام
خریده جان جهان علم بی شمارش را
بهای دانش و گنجینه ی عیارش را
هرآنکه همدم دانشوران دوران شد
شنیده قصه شیرین روزگارش را
چشیده شهد حلاوت کسیکه میداند
نشان عطر گل و باغ لاله زارش را
دلیکه آیه صدق و صفا و زیبائیست
به سر نهاده اگر دولت قرارش را-
کنار جعفر صادق نشسته عمری را
کسی که دیده تب و تاب انتظارش را
شرنگ جام بلای دوانقی ای وای...
تکیده برگ و بر قامت نزارش را
میان مصرع یا عُدَّتی... به لب دارد
برای حضرت حق درد بی شمارش را
بقیع و اینهمه غربت؟! خدای خوبیها!
بهانه کرده ام امشب سر مزارش را
♤♤♤
✍ علی معصومی
ZibaMatn.IR