قطع به یقین؛
نه نیوتن کاشف بود،
نه گالیله
و نه ...
و نه ...
کاشف؛
کسی ست که عمقِ نگاهت را بکاوَد
کاشف؛
کسی ست که در هزارتویِ رگهایِ صوتی اَت غرق شود
کاشف؛
کسی ست که تپش هایِ نبضِ ساعدت را زندگی کند
کاشف باید؛
وجب به وجب از هر کوچه و خیابانِ تنت را بلد باشد،
مِترکِشی کرده باشد،
باغچه ساخته باشد؛
در هر گوشه و کنارِ پیاده روهایت،
غرقِ در گلهایِ سرخِ وحشی
و
پیچک هایی که؛
از دیواره هایِ اندامت بالا رفته باشند
کاشف؛
تنها کسی ست که نفس بکشد هر دم و بازدمت را
به گمانم؛
هیچ کشفی در تاریخِ بشریت،
مهم تر از این؛
نبوده
و نیست
که بتوان کاشفِ کسی بود!
ZibaMatn.IR