❤️❤️
او شعر را دوست داشت
خیال پردازی و سفر را،
من...
او را دوست داشتم!
او شب را دوست داشت،
آوازِ جیرجیرک و صدایِ بغضِ شمعدانی را،
من او را دوست داشتم!
او مویِ بافته دوست داشت،
عطر قهوه و سیگار را،
من او را دوست داشتم!
او باران را دوست داشت
پاییز را و رنگین کمان را
من او را دوست داشتم
من او را دوست داشتم
او را دوست،
داشتم!!
و او شنیدنِ این جمله ی تکراری را...
متن- وحدت حضرت زاده
ZibaMatn.IR