به اشک نخبه های در امین آباد سوگند!
به نام هر شهید کشته در راه خداوند!
به آه کارگر! وقتی که خالی ماند دستش،
به نسل ناامید از زندگی و فکرِ لبخند!
به بغض شاعر تبعیدیِ دلمرده و طرد
به شب تا صبح جان کندن برای مزدِ نا چند...
فقط یک خوب یا بد از شما می ماند و بس!
نه جاهی مانده از کوروش، نه تاجی مانده از زند!
بگو با من گناه مردم این سرزمین چیست؟
که نان و آب شان با اشک و حسرت خورده پیوند
به حق! وقتی که مظلوم است و تنها گاه در جنگ
به آن اسم عزیز تا ابد بر روی سربند!
به داغ لاله های عاشق و غلتیده در خون
که ظالم را به هیچ عذری، به هیچ عذری نبخشند!
▪️شاعر: سیامک عشقعلی
ZibaMatn.IR