کاش میشد غم هایت را
با دست هایم بشورم
دور کنم خزان را
از خانه ای که هستی
و بدوزم به نگاه هایت شادی را
تثبیت کنم
خنده هایی بی پایان!
بخوانم به گوش هایت
از خوشبختی های زمان
و تو همچنان گم شوی
گم شوی میان عطر و شمیم باران
و دست هایت پر شود
از بوی خوبِ زیستن
رعنا ابراهیمی فرد
ZibaMatn.IR