قامتِ
هر لحظه
خَم از بارِ سنگین جدایی
تار و پودم
با غمت در هم تنیده
پس کجایی ؟!
ریشه کردی
در وجود نیمه جانم
با نگاهت
با سلامت
چون نگینی
مثل مهتاب و ستاره
در من و در باور من
بی تو
هر لحظه چو ابری بارور
از حسِ غربت گشته ام
یک جهان
غم بر سرم
حالم شبیه غمخورک
ای که بی غم
خوش نشستی و نمی بینی
دل غمدیده ام
بادصبا
ZibaMatn.IR