زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
4.0 امتیاز از 1 رای

تو می خوابی و من بیدارم هر شب...
شبیه ابرها می بارم هر شب...

کسی اینجا پر از بغض و جنون است
سکوتم ضجه ای با رنگ خون است

پر و بال مرا این زخم بسته
دلم از دست آدم ها شکسته...

شکستند اعتماد و باورم را
در آغوشت بگیر امشب سرم را

غروب تلخ هر دریا: سیامک...
طلوع سبز بی فردا: سیامک...

کنار غربت خود می نشینم
و من غمگین ترین مرد زمینم...

خدا از خاک اگر مرد آفریده
مرا با گریه و درد آفریده...

به آهی می کشم ویرانی ام را
غم هر روز سرگردانی ام را

بگو اینجا کسی مانند من بود؟
که دنیا دشمن لبخند من بود...

بگو نامهربان هایی که رفتند
کجا هستند آن هایی که رفتند...

مرا دیوانه نامیدند آن ها...
به من یک عمر خندیدند آن ها...

شبیه گور با اعماق چاهم...
کبوتربچه ای بی سرپناهم...

نشسته صد«من» از «من» روبرویم!
نمی دانم چه می خواهم بگویم...

نمی گویم صدایم شرح درد است
تمام شعرهایم شرح درد است

نفس تا استخوانم درد دارد...
چه می دانی... جهانم درد دارد...

«سیامک عشقعلی»
ZibaMatn.IR

سیامک عشقعلی ارسال شده توسط
سیامک عشقعلی


ZibaMatn.IR


انتشار متن در زیبامتن