زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

سیاهیم هنوز

عابر و رهگذری مانده به راهیم هنوز
مانده در مرحله ای گاه به گاهیم هنوز

اختران را به شب تیره خود باخته ایم
محو در پرتو افتاده به چاهیم هنوز

خبر از مشرق پاینده خورشید رسید
ما در این دایره بیگانه ماهیم هنوز

رفته از خاطره ها بود و نبودی که نبود
گرچه بی نام و نشانیم و سیاهیم هنوز

دین و ایمان سر همراهی ما داشت ولی
مثل هر گمشده بی پشت و پناهیم هنوز

نام گندم به سر سفره ی آدم نبرید!
به تقاص پدری غرق گناهیم هنوز

خون هابیل که بر گردن قابیل افتاد
از همان ثانیه در شیون و آهیم هنوز!
♤♤♤
✍ علی معصومی
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن