زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 2 رای

ما که رقصیدیم به هر سازی زدی ای روزگار
دل به تو بستیم و آخر، دل شکستی روزگار

خوب بودم پس چرا کاتب برایم غم نوشت
کی روا باشد جوابم با بدی ای روزگار

فارغ التحصیل دانشگاهِ درد و غصه ام
بهر شاگردت عجب سنگ تمامی روزگار

گر برای دیگران مثل بهاران سبز سبز
بهر من پاییزی و فصل خزانی روزگار

میکنم دلخوش به هر چیزی حسودی میکنی
مثل رهزن میزنی بر خنده ام چنگ روزگار

کاش میگفتی ز آزارم چه حاصل می شود؟
وای عجب بی معرفت اهل جفایی روزگار

چون پرنده با چه شوقی لانه بر هم می زنم
دست بی رحمت کند خانه خرابم روزگار

چرخ گردون با دلم نامهربان باشد ولی
با همه درد و غمت بازم صبورم روزگار

ارس آرامی
ZibaMatn.IR

Maryam ارسال شده توسط
Maryam


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن