محتاج تو ام کرد
هر بار دیدم عشق تاراج تو ام کرد
پیغمبر شب های معراج تو ام کرد
با زورق جامانده از گرداب و طوفان
درگیر اقیانوس و امواج تو ام کرد
تنها نبودم یاد تو در سینه ام بود
با باد و بورانی که آماج تو ام کرد
بگذار تا آویزه بر دار تو باشم
دنیا مرا منصور حلاج تو ام کرد
من صاحب گنجیه ی درد و بلایم
دلدادگی اینگونه محتاج تو ام کرد
♤♤♤
✍ علی معصومی
ZibaMatn.IR