گلایه نامه ها از تو نوشتم
کمی گنگ و ولی گویا نوشتم
تو را بی مهر و کج اندیشه دیدم
که آواره در این دنیا نوشتم
حضورم را که غایب می شمردی
مرا زنده به خاکم می سپردی
نمی خواهم نپرس از حال و روزم
مریضی را به تنهایی سپردی
تو یک زیبای بی احساس هستی
همان شر و همان وسواس هستی
برایم دوزخی ای عشق گمراه
تو یک ناپاک بی اخلاص هستی
ZibaMatn.IR