در سحرگاهِ عشق حوالی چشمانِ به نم نشسته
وضو میگیرم خیالت را ؛؛
ایستاده ام در محرابِ مقدست به قد قامت نمازی ک تمام نیتش تویی؛؛دستانم را گره میزنم به ربنای قنوتِ حضورت که برایم آرامشی است ناب وملکوتی درکل وجود؛
در انتهای این حضور ناب سلامم را به تشهدی ک تورا شاهد کند بعشق پذیرا باش ومراهمین کافیست که تازه مسلمانم به کیش وآیین تو جانا....
بداهه نویسی شبانه زهرا زمانی
ZibaMatn.IR