شعرم را بر دارِ بی کسی هایم دار میزنم
تنها نُتم، میان تَن ها
ماژورِ غم را پُر می کند
دُکمه های گلو
انتحاری ترین گلوله ی کوله ی
سکوت اند
حداکثر هایم
زبان لایِ حداقل ها گذاشته
چقدر جنازه ، پایِ گیوتینِ زیر سیگاری ریخته
درد
درد
درد
دارم
از مری
تا
معده
تا
روده
تا
بووووووووق
از نای
تا
شُش
تا
دیافراگم
تا
روده
تا
بووووووووووووووووووق
از آزادی
تا
انقلاب
بوووووووووووووق بووووووق بووق بوق
همه اینجا خووووووووووووووووب
پرستار
دکتر
نگهبان
نرده
تخت
زنجیر
بجز مردی که وقتی قرص هایم را
نمی خورم
به قول مادرم
الهی بشکند دستی که……………..
ZibaMatn.IR