شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
دستانت را،با تمامی گرمای آن، می گیرم و پرواز می کنم به رویایی که هیچ بالی نمی خواهد؛تا تو دستانت را در امتداد دستانم قرار دهی و با من هم دست شوی....
[ دلنوشته دستانت را به من امانت بده ][ به قلم اهورا تابش ][ چری بوک انجمن نویسندگی cherrybook.ir]از هم گریخته ایم، از هم به درون این زمین سرد خاکی فرو می رویم.گویی تمامی جاده ها به شکل گرد در آمدند تا هرچه پایین تر برویبیشتر به نقطه ای نزدیک شوی؛ نقطه ی مرگ، که در آخر تمام جمله ها می آید....