متن بی قراری شب
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بی قراری شب
صبح آمد، رنگ باخت آینه در چشمِ سکوت
باد پیچید و شکست از شاخهها آوازِ قوت
دل به دریا دادم اما موج، طوفانخیز شد
ریخت بر ساحل غبارِ خاطراتِ بیثبوت
خواب دیدم رفتهام تا انتهای کوه و نور
لیک پیچک بست بر پاهایم غباری از هبوط
هر که آمد، طرحی...
مهدی غلامعلی شاهی
شب را به دندان می گیرم...
اما
از خیالت می ترسم...
#رویاسامانی
در حال بارگذاری...