شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
مثل تیغ دو لبه هستی؛بوسیدنت زخم استنبوسیدنت درد…...
من انار می چینم تو هر چه دلت می خواهداین باغ میوه هایش تمامی ندارد...
شمعدانی ها راآب داده امبافه ی گیس هایم را شکافته امدر ایوان ایستاده ام ..تو قرار است بیایی......
من زنی هستمکه تو دوستش داریو این چیز کمی نیست......
سرماخوردگی یعنی:همه چیز تعطیل!حتی بوسیدن تو...!!!...
خودت می دانیبهانه گیر می شومزمانی که کمتر تو را می بینمکمتر با هم حرف می زنیمکمتر می گوییم دوستت دارمبیا ..و بهانه های مرا از من بگیر...
شمعدانی ها راآب داده امبافه ی گیس هایم را شکافته امدر ایوان ایستاده ام ..تو قرار استبیایی......
من زنی هستم... که تو دوستش داری...و این چیز کمی نیست...!...