شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
شوی زن نوجوان اگر پیر بود تا پیر شود همیشه دلگیر بودآری مثل است این که گویند زنان در پهلوی زن تیر به از پیر بود...
خشک هم بشم نمی میرم، مثل دریاچه ی ارومیه...
آرام شده ام...مثل درختی در پاییزوقتی تمام برگ هایش راباد برده باشد...!...
مثلِ خرمالو‌هایِ رسیده یِ حیاطِ مادربزرگمثلِ عطرِ دارچینِ چای‌‌هایِ عصرانهمثلِ بارانِ پاییز، مِثل عود مثلِ انارِ دانه‌دانه با گلپرمثلِ موسیقیِ خش‌خشِ برگهامثلِ نوشتنِ آخرین خطِ مشق‌هایِ دورانِ کودکیمثلِ عید، مِثلِ آب بازیچیزهایِ خوب ساده اندو تنها شنیدنِ اسمشان کافیستتا خوب شود حالِ دلت...نبودشان زندگی را متوقف نمیکندامّا زندگانی را تلخ خواهد کرددرست مِثل تو.....
